مسأله 2666 ـ اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه بعداً گفته مىشود سر ببرند چه وحشى باشد و چه اهلى، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن طاهر است، ولى بهيمهاى كه انسان با آن وطى و نزديكى كرده و گوسفندى كه شير خوك خورده و استخوانش از آن شير محكم شده و حيوانى كه نجاست خوار شده، اگر به دستورى كه در شرع معيّن نمودهاند آن را استبراء نكرده باشند، بعد از سر بريدن، گوشت آن و گوشت بچه آن حلال نيست.
مسأله 2667 ـ حيوان حلال گوشت وحشى مانند آهو و كبك و بز كوهى و حيوان حلال گوشتى كه اهلى بوده و بعداً وحشى شده مثل گاو و شتر اهلى كه فرار كرده و وحشى شده و ذبحش به سهولت امكان ندارد، اگر به دستورى كه بعداً گفته مىشود آنها را شكار كنند طاهر و حلال است، ولى حيوان حلال گوشت اهلى مانند گوسفند و مرغ خانگى و حيوان حلال گوشت وحشى كه بواسطه تربيت كردن اهلىشده است، با شكار كردن طاهر و حلال نمىشود.
مسأله 2668 ـ حيوان حلال گوشت وحشى در صورتى با شكار كردن طاهر و حلال مىشود كه بتواند فرار كند يا پرواز نمايد بنابراين بچّه آهو كه نمىتواند فرار كند و بچّه كبك كه نمىتواند پرواز نمايد، با شكار كردن طاهر و حلال نمىشود و اگر آهو و بچّهاش را كه نمىتواند فرار كند با يك تير شكار نمايند، آهو حلال و بچّهاش حرام است.
مسأله 2669 ـ حيوان حلال گوشتى كه مانند ماهى خون جهنده ندارد، اگر به خودى خود بميرد طاهر است، ولى گوشت آن را نمىشود خورد.
مسأله 2670 ـ حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد مانند مار، با سر بريدن حلال نمىشود، ولى مرده آن طاهر است.
مسأله 2671 ـ سگ و خوك بواسطه سر بريدن و شكار كردن طاهر نمىشوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است. و همچنين حيوانات كوچكى كه در داخل زمين لانه داشته و خون جهنده دارند مانند موش و موش خرما با شكار كردن يا سر بريدن، گوشت و پوست آنها طاهر نمىشود. و حيوان حرام گوشتى را كه درنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ، اگر به دستورى كه گفته مىشود سر ببرند، يا با تير و مانند آن شكار كنند طاهر است، ولى گوشت آن حلال نمىشود، و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، طاهر شدن بدنش هم اشكال دارد.
مسأله 2672 ـ فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتى كه مانند مار و سوسمار در داخل زمين زندگى مىكنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودى خود بميرند؛ نجسند و همچنين اگر سر آنها را ببرند طاهر نمىشوند و راسو و سوسمار هم طاهر شدن آنها با تذكيه، محلّ اشكال است.
مسأله 2673 ـ اگر از شكم حيوان زنده بچّه مردهاى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بريدن حيوانات
مسأله 2674 ـ دستور سر بريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پايين برآمدگى زير گلو به طور كامل ببرند و اگر آنها را بشكافند كافىنيست.
مسأله 2675 ـ اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند فايده ندارد، بلكه اگر به اين مقدار هم صبر نكنند ولى به طور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند، اگرچه پيش از جان دادن حيوان بقيه رگها را ببرند اشكال دارد.
مسأله 2676 ـ اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود، چيزى نماند، آن حيوان حرام مىشود، ولى اگر مقدارى از گردن را بكند و چهار رگ باقى باشد يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و به دستورى كه گفته مىشود سر آن را ببرند، حلال و طاهر مىباشد.
شرايط سر بريدن حيوان
مسأله 2677 ـ سر بريدن حيوان پنج شرط دارد:
اوّل: كسى كه سر حيوان را مىبرد چه مرد باشد چه زن بايد مسلمان باشد و اظهار دشمنى با اهل بيت پيغمبر9 نكند. و بچّه مسلمان هم اگر مميّز باشد، يعنى خوب و بد را بفهمد مىتواند سر حيوان را ببرد.
دوم: سر حيوان را با چيزى ببرند كه از آهن باشد ولى چنانچه آهن پيدا نشود و طورى باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مىميرد يا عرفاً ذبح آن حيوان براى انسان ضرورت داشته باشد، با چيز تيزى كه چهار رگ آن را جدا كند مانند شيشه و سنگ تيز، مىشود سر آن را بريد.
سوم: در موقع سر بريدن، جلو بدن حيوان رو به قبله باشد و كسى كه مىداند بايد رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند حيوان حرام مىشود ولى اگر فراموش كند يا مسأله را نداند يا قبله را اشتباه كند يا نداند قبله كدام طرف است يا نتواند حيوان را رو به قبله كند اشكال ندارد.
چهارم: وقتى مىخواهد سر حيوان را ببرد يا كارد به گلويش بگذارد، به نيّت سر بريدن، نام خدا را ببرد و همين قدر كه بگويد «بسم اللّه» كافى است و اگر بدون قصد سر بريدن نام خدا را ببرد، آن حيوان طاهر نمىشود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد اشكال ندارد.
پنجم: در صورتى كه زنده بودن حيوان در حال ذبح معلوم نباشد بايد حيوان بعد از سر بريدن حركتى بكند. اگرچه مثلاً چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين زند كه معلوم شود زنده بوده است.
دستور كشتن شتر
مسأله 2678 ـ اگر بخواهند شتر را بكشند كه بعد از جان دادن طاهر و حلال باشد، بايد با پنج شرطى كه براى سر بريدن حيوانات گفته شد، كارد يا چيز ديگرى را كه از آهن و برنده باشد، در گودى بين گردن و سينهاش فرو كنند.
مسأله 2679 ـ وقتى مىخواهند كارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است كه شتر ايستاده باشد ولى اگر در حالى كه زانوها را به زمين زده، يا به پهلو خوابيده و جلو بدنش رو به قبله است، كارد را در گودى گردنش فرو كنند اشكال ندارد.
مسأله 2680 ـ اگر به جاى اين كه كارد در گودى گردن شتر فرو كنند سر آن را ببرند، يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر، كارد در گودى گردنشان فرو كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است. ولى اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستورى كه گفته شد كارد در گودى گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن طاهر است. و نيز اگر كارد در گودى گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو كنند و تا زنده است سر آن را ببرند حلال و طاهر مىباشد.
مسأله 2681 ـ اگر حيوانى سركش شود و نتوانند آن را به دستورى كه در شرع معيّن شده بكشند، يا مثلاً در چاه بيفتد و احتمال بدهند كه در آنجا بميرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد، چنانچه با چيزى مثل شمشير كه بواسطه تيزى آن بدن زخم مىشود به بدن حيوان زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد حلال مىشود و رو به قبله بودن آن لازم نيست، ولى بايد شرطهاى ديگرى را كه براى سر بريدن حيوانات گفته شد دارا باشد.
مستحبّات سر بريدن حيوان
مسأله 2682 ـ چند چيز در سر بريدن حيوانات مستحب است:
اوّل: موقع سر بريدن گوسفند دو دست و يك پاى آن را ببندند و پاى ديگرش را باز بگذارند و موقع سر بريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند و دم آن را باز بگذارند و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پايين تا زانو، يا تا زير بغل به يكديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بريدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوم: كسى كه حيوان را مىكشد، رو به قبله باشد.
سوم: پيش از كشتن حيوان، آب جلوى آن بگذارند.
چهارم: كارى كنند كه حيوان كمتر اذيت شود، مثلاً كارد را خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.
مكروهات سر بريدن حيوانات
مسأله 2683 ـ چند چيز در سر بريدن حيوانات مكروه است:
اوّل: آن كه كارد را پشت حلقوم فرو كنند و به طرف جلو بياورند كه حلقوم از پشت آن بريده شود.
دوم: در جايى حيوان را سر ببرند كه حيوان ديگر آن را ببيند.
سوم: در شب يا پيش از ظهر روز جمعه سر حيوان را ببرند، ولى در صورت احتياج عيبى ندارد.
چهارم: خود انسان چهارپايى را كه پرورش داده است سر ببرد. و احتياط آن است كه پيش از بيرون آمدن روح، پوست حيوان را نكنند و مغز حرام را كه در تيره پشت است نبرند و حرام است كه پيش از بيرون آمدن روح سر حيوان را از بدنش جدا كنند ولى با اين عمل حيوان حرام نمىشود.